ال آی ال آی ، تا این لحظه: 14 سال و 21 روز سن داره
ائلمانائلمان، تا این لحظه: 5 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره
الناالنا، تا این لحظه: 5 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره

@برای دخترم ال آ ی جوووونم :-) :-)

آقا من رو طلبید !

اوایل تیرماه بود .روی تابلو اعلانات  اداره ،اطلاعیه ای در خصوص ثبت نام برای مشهد مقدس را دیدم . از آنجاییکه  در طول 7 سال خدمتم  از هیچ سهمیه سفر خارج از استان استفاده نکرده بودم ، بلا درنگ  به طرف امور رفاهی رفته و ثبت نام کردم . روزهای 21 تا 25 را هم به خاطر مصادف شدن  با میلاد مهدی موعود  انتخاب کردم . خیلی شاد و مسرور بودم چرا که ... چرا که فکر می کردم حتماً این سفر به پایتخت معنوی نصیب من خواهد شد . اما افسوس که قرعه به نام من نشد . دلم گرفت ، و از ته دل آهی کشیدم .... گویا  این آه مرا آقا شنیده بود . آری ! درست  یک هفته بعد از آن نامه ای از  سوی دبیر خانه دائمی جشنواره فرهنگی وهنری اما...
8 فروردين 1392

عکسهای نازنین دخترم ال آی ..........

                              ال آی و اسما جون   عزیزم این لباس و کلاه رو خاله عالمه (مامان اسرا و اسما ) بافته وشما خیلی دوستش دارین . اینم لباسیه که وقتی تهران ماموریت رفته بودم واست خریدم . که به همه میگی مامانم با هواپیما رفته تهران ، این رو واسم خریده . خیلی دوستش داری و تقریبا هر روز می پوشی و باهاش نانای می کنی. ...
7 اسفند 1391

وقتی مامان ماموریت بود.....

سلام شیرین عسل مامان .... همونطور که تو پست قبلی گفتم ، باید برا کار اداری می رفتم تهران .. اولش میخواستم سه تایی بریم .. اما بخاطر آلودگی هوای تهران مصلحت شد که شما رو نبرم . دوشنبه 2 بهمن رفتم و چهارشنبه 4 بهمن برگشتم . اما هر لحظه به یادت شما و بابایی بودم . طبق معمول تا ساعت 2 ظهر مهد کودک می موندی و بعدش با بابایی بودی .. هر وقت با خونه تماس می گرفتم باهام حرف میزدی و من خیالم راحت می شد که حالتون خوبه . اصلا باورم نمی شد که بتونم چند روز ازت دور باشم . شمایی که هنوز سه سالت نشده . اما دختر مهربونم من اینقدر صبور بوده که حتی یه بار هم بهانه مامانش رو نکرده و البته باید از بابایی قدردان ب...
21 بهمن 1391

این چند وقت ....

سلام عزیز دلم ! من رو ببخش که به حدی درگیر کارهای اداری و خانگی ورسیدن به خورد و خوراک شما شدم که دیگه فرصت نمی کنم بیام اینجا . البته همش تقصیر من نیست . سرعت نت به اندازای پایین بود که انگاری با نفت کار می کرد .منم واقعیتش حوصله م نمی کشید با این سرعت پایین بیام پای نت . واما اندر احوالات دختر نازنینم . روز به روز خانم تر و خوشکل تر میشی . بعضی وقتا که از مهد کودک و اداره بر می گردیم سریع میری سراغ دفتر  نقاشی و مداد رنگیات و شروع می کنی به نقاشی کردن و اعلام میکنی : "دختر خوبی شدم و مامان رو اذیت نمی کنم " قربوووووووووووون فهم و شعورت که همه چی رو درک می کنی اما بعضی وقتا عمل نمی کنی .... دیشب برا شام سالاد الویه و سوپ ...
28 دی 1391

واسه دختر مهربونم !!!!!!!

  انسان هاي بزرگ در باره عقاید سخن مي گويند انسان هاي متوسط در باره وقایع سخن مي گويند انسان هاي كوچك پشت سر ديگران سخن مي گويند انسان هاي بزرگ درد ديگران را دارند انسان هاي متوسط درد خودشان را دارند انسان هاي كوچك بي دردند انسان هاي بزرگ عظمت ديگران را مي بينند انسان هاي متوسط به دنبال عظمت خود هستند انسان هاي كوچك عظمت خود را در تحقير ديگران مي بينند انسان هاي بزرگ به دنبال كسب حكمت هستند انسان هاي متوسط به دنبال كسب دانش هستند انسان هاي كوچك به دنبال كسب سواد هستند انسان هاي بزرگ به دنبال طرح پرسش هاي بي پاسخ هستند انسان هاي متوسط پرسش هائي مي پرسند كه پ...
29 آبان 1391