عید قربان 93
عید قربان هر سال رو خونه بابابزرگ می رفتبم .
اما امسال چون یک هفته قبل از عید قربان عروسی دختر دایی یگانه بود ... دیگه دوباره نرفتیم .
بنابراین موندیم خونه خودمون . چادر مسافرتی رو برداشتیم و رفتیم بیرون از شهر و تو یه باغی چادر زدیم .
هوا تقریبا خوب بود . اما بخاطر خنکی هوا چادر مسافرتی رو هم برداشتیم .
وشما کلی ذوق کردین . تو کباب پزی هم به بابایی کمک کردی.
خونه ننی زینب (برای عروسی یگانه آماده شدی / جدیدا! خودت همش ژست می گیری )
داری کباب می پزی (نوش جووووون)
اینم ژله من که به بهانه عید قربان درست کردم و شما خیلی دوسش داشتی .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی