دیر آمدم ولیییی شیر آمدم.........
سلااااام دختر نازنینم
ال آی من .. همه وجودم
تک تک سلولهای وجودم وابسته به وجود شماست .
از خدای بزرگ میخوام همیشه در پناه خودش شاد و سلامت باشی.
سر سفره ی هفت سین سال 1397 نشستی و دعا کردی ... بعداً ازت پرسیدم که مامانی میشه بگی چه دعایی کردی ؟
و شما با اون دل پاک و مهربونت از خدای خودت خواسته بودی که یه داداش و یه آبجی بهت بده.
حالا کم مونده که آبجی و داداش شیطونت یک ساله شون بشه .. به امید همون خدای مهربون که حواسش به همه مون هست.
آره دوستای خوبم ذوق مرگ نشین یه وقت . ال ای جون حالا صاحب آبجی و داداش دوقلو شده
حق دارین باورتون نشه .. خودم هم وقتی نتیجه سونوگرافی رو شنیدم نزدیک بود شاخ در بیارم.
ان شالله همین 13 آذر تولد یه سالگی دو قلوهاست.😅
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی