ال آی ال آی ، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره
ائلمانائلمان، تا این لحظه: 5 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره
الناالنا، تا این لحظه: 5 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

@برای دخترم ال آ ی جوووونم :-) :-)

شیطنت هایت !

1390/2/2 22:19
نویسنده : مامان ال آی
486 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دخمل شلوغ پلوغ  مامان  وبابا! 

عسلم نکن اینکارو.خطر ناکه .من نمیدونم جنس دستهای تپلت از چیه !

با این مقدمه میرم  سراغ کارای خطر ناک شما.

بله داشتم میگفتم ، میری میشینی جلوی شومینه .هر چقدر هم شعله ش رو زیاد می کنم فایده ای نداره!

زود دست کوچولوت رو میبری  ویه مشت از سنگ ریزه های داغ شومینه رو بر میداری .قبلا فقط باهاشون بازی میکردی ومشغول میشدی ، ولی این روزا تودهنت هم میذاری.

دققیقا الانم نشستی این کار رو می کنی ولی حو.اسم بهت هست .

خوشگل مامان !حسابی واسه خودت  یه رقاص شدی .همچین از ته دل دست میزنی .انگار جشن حنابندان کسی هستی. به حالت نشسته قری میدی بیا وببین.

البته از اون ور هم سرت رو روی مهر  وسجاده میذاری وچیزی شبیه الله اکبر میگی .(الللللللللللللللل)

وقتی بهت میگم ،بگو نی نی ................... وای با اون شیرین زبونیت میگی : جیلی!

اینقدر شیرین میگی که ، وقتی سر کار هم هستم .هی دارم با خودم جیلی جیلی میگم.

من وبابا خیلی بهت وابسته شدیم .  دیروز بابایی بدون ما رفته بود بیرون .وقتی اومد خونه ، بغلت کرد ومحکم بوست کرد وگفتش که : بدون  ال ای دیگه بیرون نمیرم دلم براش تنگ میشه و

نازنازی مامان ! الان مدتیه که به خاطر بدی هوا در در نمیریم .آخه تازه مریضیمون خوب شده . بخاطر همین  فعلاً در در بی دردر .تا هوا کاملا خوب وآفتابی  بشه .

نمیخوام دوباره گلم مریض بشه .

خیلی خیلی دوست دارم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان ماهان
2 اردیبهشت 90 23:42
ممنونم که پیشم اومدی بازم بیا دوست جونم
سارا
3 اردیبهشت 90 1:00
الهی قربون اون رقصیدن ونماز خوندنت بشم خاله بوسسسسسسسس
مامان شیدا
3 اردیبهشت 90 1:52
سلام مامان ال آی عزیز راستی اسمت چی بود؟بابا ما که غریبه نیستیم همشهریدخمل نازتو میبوسمزود زود بیا اینورا خانووووووومگولع گولع...
مامان پاني
3 اردیبهشت 90 14:31
سلام خانومي. دختر منم فروردينيه.دوست داشتي به ما هم سر بزن.دخترنازتم ببوس


چشم خانمی.
مامان پاني
3 اردیبهشت 90 14:32
راستي اگه دوست داري بيا تبادل لينك كنيم


ok
سارا
3 اردیبهشت 90 20:12
به به چه قالب قشنگی مبارک باشه
آبجی فهیمه
3 اردیبهشت 90 21:29
سلام مامان ال آی جون:
ریحانه کوشولوی ما هم نماز می خونه...
عکسشو گذاشتم تو وب..
راستی من وب ال آی جون رو لینک کردم...
از طرف من ببوسیدش خانم خوشملو


تینا
3 اردیبهشت 90 22:57
ای جونم شیطونیاتو عزیزم ... دست به جیز نزن خاله !!!!
عمو میسا
4 اردیبهشت 90 1:38
به به سلل اااام جیلی هه هههه
میبینم که ال آی جان به کشف جهانهای ناشناخته و گرم پرداخته.
بزار خودش معنی داغ بودن رو بچشه. البته با نظارت و نه کنترل بیش از حد. بزار بدونه سوختن یعنی چی؟
مگه نشنیدی میگن : احساس سوختن به تماشا نمی شود، آتش بگیر تا که بدانی چه می کشم.
بهله، یه چیزی گفتیم حالا. هههه.
الان دیگه می خواد از همه چی سر در بیاره.

خوش باشین


وای عموجون سلام . خیلی دلمون واست تنگ شده . مرسی از احساس زیباتون.
مامان شیدا
4 اردیبهشت 90 14:55
سلام پروین جونم خوبی؟ال آی جونم چطوره؟کم پیدایی؟بوسسسسسسس


سلام شیدای عزیز.میام توضیح میدم/
مامان فرشته
5 اردیبهشت 90 15:00
سلام عزیزم قربونش برم من با رقصش و نماز خوندش
بوسسسسسسس


مرسی خاله جون.
اسرا
5 اردیبهشت 90 16:34
سلام خاله جون ال ای جونمو ببوس دلمون برای شماخییییییییییییییییییییییییییییلی تنگ شده



مرسی دختر خاله عزیزم.مام دلمون واستون یه ذره شده .