باورم نمی شد !
ال آی جونم سلام .
دوستای عزیزم که لطف می کنن وبه ال آی من سر می زنن،سلام .
از همه دوستای مهربونم که بابت پست دیروز با من همدردی کرده بودن هم تشکر می کنم .
دیروز که تو اداره حا ل و روز خوبی نداشتم ، به خاط همین زود به خونه برگشتم .یعنی ساعت 12/30 من خونه بودم .
علیرغم عدم آمادگی روحی برای رفتن به جشن تولد اماده شدیم .از حمامکردن دختر نازم بگیر تا...
ابس خسته (روحی ) بودم .بعد از حمام که میخواستم ال ای عزیزم رو بخوابونم .خودم هم خوابم برده بود.
که یه هویی با صدایی بیدار شدم .
اره ساعت 2 بود وبابا یی هم برگشته بودن .
زود رفتم سراغش .در رابطه با ماشین سوال کردم .
آخه همه می گفتن دو سه روز طول میکشه تا از پارکینگ پس بدن .
اما چون به اصطلاح (خلافی ماشین ) صفر بود ، به خاطر همین دیروز ماشینمون رو پس دادن .
امرو زهم می ریم تبریز و.... هورا هورررررررررررررا